امروز : جمعه، ۱۵ اسفند ، ۱۳۹۹ - 22 رجب 1442
تعریف وطن عوض شده است
وطن در تعریفی که از قبل در ذهن داشتیم دچار تحولات جدی شده است اگر در نگاه قبلی وطن جایی بود که تمام هویت و منش و ایدهآلها و رویکردها و زندگی در آنجا معنا میگرفت امروز این معنا با تحولات چشمگیری روبهرو شده است. اگر در گذشته حدود و صغور یک کشور با همه […]
وطن در تعریفی که از قبل در ذهن داشتیم دچار تحولات جدی شده است اگر در نگاه قبلی وطن جایی بود که تمام هویت و منش و ایدهآلها و رویکردها و زندگی در آنجا معنا میگرفت امروز این معنا با تحولات چشمگیری روبهرو شده است.
اگر در گذشته حدود و صغور یک کشور با همه دستهبندیهای ارضی و معنایی آن به عنوان وطن تعریف میشد (هرجند این تعریف جدیدالتاسیس است و تا پیش از شکلگیری مفهوم دولت – ملت شکلی از وطن به مفهوم امروزی آن مشاهده نشده است) امروز مساله جهانوطنی با ترکیب جدیدی از هویت درحال شکلگیری است. پایهگذار این رویکرد، انقلاب ارتباطی است چراکه جهان کوجک شده و هویت ارتباطی در آن از قالب مرزها عبور کرده است. عشق به وطن در این مفهوم تعلق به جهان است و نقطه سکونت فقط خاطرات رشد را با خود همراه دارد امروزه شوق حماسی وطن مفهوم قبل را بازتعریف کرده است. امروز تلاش برای صلح جایگزین دفاع و تهاجم شده است.
اگر در اواخر قرن بیستم زیست انسانی در چارچوب دولت – ملت محل تولدش و خانوادهاش تعریف میشد، امروز به دلیل رونق مهاجرت این هویت از خانواده فاصله گرفته و به فرد بازگشته است. هویت فرد در بازتعریف مفهوم مجدد از وطن قالب جدید گرفته است. این مفاهیم به معنای ارزشگذاری نیست بلکه به معنای تبیین موضوع بیان میشود.
نکته قابل تامل دراین شرایط جدا شدن یا دور افتادگی نیست بلکه تلفیق فراگیر است. فرد در قالب زیستبوم جدید خود تلفیق میشود، نه اینکه از هویت قبلیاش جدا بیفتد و دچار دغدغههای زندگی روزمره و حتی ایدهآلها شود بلکه فرد در رویکرد کنونی باور زندگی خود را به مکان گره نمی زند و در جستجوی معنای زندگی بهتر و همگرایی بیشتر با انسانها است. بدین منظور تلفیق با مکان جدید برایش دشوار نیست و این را به معنای دور افتادگی نمیبیند. حتی تلاش میکند که اتصال میان مبدا و مقصد زیستبوم خود را به نوعی برقرار کند که هویتبخش آینده او باشد.
از اینرو حس حماسی وطندوستی در این دوره بخشیاش به صورت اجتنابناپذیر به دلیل ناملایمات زندگی در مبدا مثل جنگها و آوارگیها و بخش دیگرش به دلیل تلاش برای زندگی بهتر و تجارب بیشتر دچار تغییر شده است.
از این نگاه بهتراست رویکرد ناسیونالیستی نیز بار دیگر با خودنگری معنا شود و بازخوانی روی اصول و روشها داشته باشد. به نظر میرسد کارکرد ناسیونالیسم قرن نوزدهمی امروز پاسخگو نیست و میبایست با شرایط جدید کارکرد آن را باز تعریف کرد.
مهاجرت جوانان به کشورهای دیگر دراین پهنه قابلیت مطالعهای جامع دارد. رفراندوم اخیر انگلستان تحت عنوان برگزیت و تحلیل رایدهندگان و میل علاقمندان به ماندگاری در اتحادیه اروپا از نظر رده سنی شاید در تبیین این مفهوم نوعی همدلی داشته باشد. اما آنچه که باید از نظر دور نداشت حفظ تعلق است یعنی همه آنهایی که میل به رفتن از کشورهایشان دارند تعقلقشان قطع نشده، بلکه روششان تغییر کرده است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.