امروز : شنبه، ۹ اسفند ، ۱۳۹۹ - 16 رجب 1442
احزاب سیاسی، بلوغ نظامهای سیاسی دموکراتیک هستند
نشستهای ماهانه-پایگاه تحلیلی بنیاد باران: نودوششمین نشست تخصصی بنیاد باران با موضوع «تحزب، انتخابات و توسعه با تاکید بر اخلاق، عقلانیت و قانون» و با سخنرانی زهرا نژادبهرام، فعال حوزه زنان و مدرس دانشگاه، در محل مرکز همایشهای بینالمللی رایزن برگزار شد. متن کامل سخنان زهرا نژادبهرام، آخرین سخنران این نشست، به شرح زیر است: […]
نشستهای ماهانه-پایگاه تحلیلی بنیاد باران: نودوششمین نشست تخصصی بنیاد باران با موضوع «تحزب، انتخابات و توسعه با تاکید بر اخلاق، عقلانیت و قانون» و با سخنرانی زهرا نژادبهرام، فعال حوزه زنان و مدرس دانشگاه، در محل مرکز همایشهای بینالمللی رایزن برگزار شد.
متن کامل سخنان زهرا نژادبهرام، آخرین سخنران این نشست، به شرح زیر است:
بهتر است بحثم را از اینجا شروع کنم که تحول جوامع آنجایی بود که توانست از قانون استفاده کند. یعنی وقتی که خواست در جامعه شکل ایجاد کند و جامعه را زنده کند تا افراد در کنار همدیگر زندگی کنند و مفهوم اجتماع را پدید بیاورند؛ آنجا بود که توانست به بلوغی برسد و نیاز به قانون هم احساس شد. یعنی قانون یک فرصت بود برای جامعه بشری، شاید هم برای نظامهای سیاسی. از سویی دیگر اگر دموکراسی را جزء نظامهای معتبر و قابل قبول جوامع بشری بدانیم، بلوغ این نوع نظام هم تحزب است. یعنی احزاب سیاسی جزء بلوغ این نوع نظامهای سیاسی محسوب میشوند. حالا قرار است راجع به دو بلوغ همزمان صحبت کنیم گرچه هرکدام اینها فضا و بستر مخصوص به خودش را طلب میکند، اما اگر بخواهیم نقاط اشتراک و افتراق اینها را بگوییم فکر میکنم باید یک نگاه به جامعه خودمان کنیم. شاید اینگونه بهتر بتوانیم با مفاهیم اساسی احزاب سیاسی و قانون همراه شویم. یکی از قوانینی که در کشور ما بعد از انقلاب مصوب شد و توانستیم از آن استفاده کنیم، بحث قوانین احزاب بود. یعنی اولین احزابی که بعد از انقلاب اسلامی در کشور متولد شدند، اعم از حزب جمهوری اسلامی و سایر احزابی که به دنبال آن بهوجود آمدند، همه با اتکا به یک بند قانونی و بر اساس یک ماده قانونی توانستهاند فعالیت خودشان را آغاز کنند. اتصال احزاب به ماده قانونی، در واقع ارتباط تنگاتنگ احزاب سیاسی با قانون بوده است. این مؤید این نکته است که احزاب نهتنها برای ادامه فعالیتشان و برای اثربخشی و اثرگذاری و کارویژهها نیازمند به قانون هستند، بلکه برای تشکیل هم نیاز به قانون دارند. شفافیت عمل احزاب در همین اتصال به قانون است، یعنی اگر معتقدیم که احزاب شناسنامهدار فرصتهای توسعه سیاسی برای جوامع محسوب میشوند علتالعلل آن درواقع تمسک آن به قانون است، چراکه هویتشان، کاراکتر، چهارچوب رفتاری، ایدئولوژی و همه رفتار آنها کاملا در چهارچوب یک پرونده مشخص و صاف و سالم در اختیار افکار عمومی و حاکمیت قرار میگیرد. از این جهت است که احزاب سیاسی، بلوغ نظامهای سیاسی بهویژه دموکراتیک هستند که ما میتوانیم آنها را مشاهده کنیم و در ارتباطات اجتماعی از آن استفاده بکنیم. اما یک کارکرد دیگر هم احزاب سیاسی دارند یعنی فقط این نیست که متولدین قانون هستند بلکه آنها به قانونگرایی و قانونمداری و تدوین قوانین هم در واقع همراهی دارند و کمک میکنند. آنها بر مدار قانون حرکت میکنند، اگر کوچکترین تخلفی داشته باشند از مدار قانونی که برای آن متولد شدهاند، مطمئنا با رسیدگیای که به آنها صورت میگیرد، مجبورند خودشان را اصلاح کنند. در واقع مرز فعالیت آنها، قوانینی است که بر اساس آن متولد شدهاند. اما قانونگرا هم هستند یعنی توصیه میکنند به قانون. احزاب سیاسی بر اساس یک مرامنامه و یک هویت قانونی که در بین خودشان شکل گرفته است، فعالیت خود را آغاز کردهاند، لذا به افراد و جامعه درونیشان، توصیه به عمل به قانون میکنند. نظام آهنین احزاب و قوانین متصلب احزاب، کمک میکند تا آن تعهد به قانون اجراییتر شود. در واقع تربیت افراد در این مسیر، خود حرکت در مسیر قانونگرایی است. اما مرحله دیگری که میتواند در واقع احزاب را به قانون پیوند بیشتری بدهد، این است که احزاب بسترساز و زمینهساز تدوین و تبیین قوانین هستند. احزاب با توجه به فراکسیونهایی که در نظامهای انتخاباتی ایجاد کردند، اعم از مجالس قانونگذاری و مجالس محلی، میتوانند قوانین مورد نظر خودشان را از طریق پیشنویسهایی که تهیه میکنند یا از طریق لوایح و طرحهایی که تهیه میکنند، میتوانند در چهارچوب حزبی خودشان بر قانوننویسی هم اثر داشته باشند.
اما در کنار همه اینها جایگاهی که احزاب توانستهاند ایجاد کنند، ایجاد رقابت مسالمتآمیز و چرخش نخبگان در جوامع است. چرا؟ چون مبنای حرکتشان قانون است. چرا؟ چون توصیه به قانون میکنند. چرا؟ چون نیروهایی که تربیت کردهاند برای مشارکت در این چهارچوب و در این نظامهای حزبی، عادت به اطاعت از قانون دارند.
در پایان، سه جمعبندی خودم را ارائه میدهم: اولین جمعبندی من که به نظرم خیلی هم اهمیت دارد در این بحث، مسالمتآمیز کردن رقابت بر مبنای قانون است، مبنای حرکت احزاب قانون است و به خاطر همین چرخش نخبگان در آن کاملا مسالمتآمیز است. بلوغ عملیاتی ما را بهسوی تجربه بشری سوق داد که قانون بستر کارکرد تحزب در جامعه است و ما باید همواره از آن تمکین کنیم. شاید اگر پیش از این از خود من سوال میکردید آنقدر به آن وفادار نبودهام که الان هستم .
از آنجا که بلوغ بشری در قانون تبلور یافت، من مطمئنم که توسعه متوازن هم در چهارچوب فعالیتهای حزبی در جامعه و در توسعه سیاسی شکل خواهد گرفت.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.